قفل روابط «تهران-قاهره» چگونه باز خواهد شد؟
تاریخ انتشار: ۴ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۷۲۴۱۴
خبرگزاری مهر، گروه سیاست- محمد مهاجرانی: ایران و مصر که سابقهای ۴۳ ساله در قطع ارتباط دارند در این روزها روابط شأن مورد توجه قرار گرفته است و برخی اخبار حکایت از کنشهایی برای حل مشکلات فیمابین دارد. از مخالفت مصر با ائتلاف نظامی و ناتوی عربی علیه ایران گرفته تا سفر مسئولین عالیرتبه کشورمان که در آخرین مورد از آن علی سلاجقه رئیس سازمان محیط زیست به قاهره بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نگاه متفاوت دولت سیزدهم به همسایگان و کشورهای منطقه باعث شد تا شرایط برای بهبود روابط بین ایران و همسایگان و همچنین کشورهای منطقه مهیا شود. از یک سال گذشته دولت سیزدهم سیاست خارجی خود را بر ایجاد همگرایی منطقهای و نزدیک شدن به کشورهای اطراف و پیرامونی ایران متمرکز کرد. در اثر این موضوع تغییراتی در دیدگاه رهبران عرب در منطقه به وجود آمده است.
پایگاه خبری «العربی الجدید» در روزهای گذشته خبری در خصوص ملاقات علی سلاجقه و برخی مقامات عالیرتبه مصری از جمله سرلشکر «عباس کامل» رئیس سازمان اطلاعات مصر منتشر کرد که این ملاقات از سوی سیدحسین موسویفر رئیس مرکز امور بین الملل و کنوانسیونهای سازمان حفاظت محیط زیست تکذیب شد.
همچنین وزارت خارجه مصر اعلام کرد، علی سلاجقه، معاون رئیسجمهوری و رئیس هیأت ایرانی شرکت کننده در کنفرانس تغییرات آب و هوایی شرم الشیخ (کوپ ۲۷) با سامح شکری، وزیر خارجه مصر دیدار و گفتوگو کرد. سلاجقه در این دیدار از حسن میزبانی مصر و برگزاری فوق العاده نشست تقدیر و تشکر کرد و گفت که تغییرات آب و هوایی یک چالش مهم برای تمام کشورهای جهان است و امیدواریم که نشست شرم الشیخ مقدمهای برای انتقال از مرحله تعهدات به مرحله اجرای عملی باشد.
سفر چهار وزیر رئیسی به قاهره در یک سال گذشته
در دولت سیزدهم تاکنون از طرف ایران سید احسان خاندوزی وزیر اقتصاد برای شرکت در چهل و هفتمین اجلاس سالانه هیئت عامل بانک توسعه اسلامی، یوسف نوری وزیر آموزش و پرورش برای شرکت در چهاردهمین کنفرانس عمومی سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی جهان اسلام (آیسسکو)، بهرام عین اللهی برای شرکت در ۶۹ امین نشست منطقهای سازمان بهداشت جهانی، جواد اوجی وزیر نفت برای شرکت در بیستوچهارمین نشست مجمع کشورهای صادرکننده گاز و همچنین علی سلاجقه معاون رئیسجمهوری و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست برای شرکت در در بیستوهفتمین کنفرانس تغییرات آب و هوایی، به مصر سفر کردهاند که در سفر مقامات ایرانی به قاهره دیدارهایی بین مقامات دو کشور شکل گرفت.
از هزاران سال پیش که نخستین تمدنهای بشری در کنار رودهای بزرگ شکل گرفت، روابط دو تمدن بزرگ ایران و مصر همواره کانون توجه جهانیان بوده است. در معادلات امروز روابط بین الملل نیز ایران و مصر دارای پتانسیلهای همکاری و همافزایی متعددی در راستای تأمین منافع کشورهای منطقه و یکدیگر و تثبیت امنیت و ثبات در غرب آسیا و شمال آفریقا هستند.
نگاهی به تاریخچه روابط سیاسی ایران و مصر
روابط سیاسی ایران و مصر در تاریخ معاصر همواره دستخوش تغییرات و دارای فراز و نشیبهایی بوده است. همزمان با استقلال مصر از بریتانیا در سال ۱۹۲۲ ایران از اولین کشورهایی بود که مصر را به رسمیت شناخت. ایران در زمان قاجار در مصر کنسولگری داشت و در زمان اعلام استقلال مصر، مشکل میان ایران با مصر، تجارت تنباکو بود. مصر وارد کننده تنباکو از ایران بود اما قوانینی درباره تنباکو وضع کرد که واردات تنباکو از ایران را تقریباً به صفر رساند و تجار ایرانی را دچار مشکل کرد. در نوزدهم دی ۱۳۰۱ (نهم ژانویه ۱۹۲۳) دولت قوامالسلطنه از مجلس شورای ملی اجازه مذاکره با مصر برای عقد قرارداد تجاری را تقاضا کرد و به کنسولگری ایران در مصر نیز نمایندگی سیاسی افزوده شد. پس از تشکیل نخستین پارلمان در مصر نیز مجلس شورای ملی ایران در ۲۷ فروردین ۱۳۰۳ (شانزدهم آوریل ۱۹۲۴) تلگراف تبریک فرستاد.
در دوران پهلوی نیز ابتدا پس از ازدواج فوزیه (دختر ملک فاروغ در مصر) و محمد رضا پهلوی روابط دو کشور به سمت مطلوبی در حرکت بود اما با روی کار آمدن جمال عبدالناصر که روحیاتی انقلابی و مبارزاتی با رژیم اشغالگر قدس داشت روابط رژیم پهلوی و مصر، به علت حمایتهای شاه مخلوع ایران از صهیونیستها تیره شد و حتی کار به اخراج سفیر ایران از قاهره و حمایت جمال عبدالناصر از دولت مصدق در تهران رسید. تیرگی روابط تا ده سال ادامه داشت که پس از روی کار آمدن انورسادات مجدداً روابط دیکتاتور ایران و رئیس جمهور مصر گرم شد و تبدیل به روابطی فراتر از روابط دیپلماتیک شد که سرانجام سادات تنها فردی بود که حاضر به پذیرش محمدرضا پهلوی پس از انقلاب اسلامی شد.
با پیروزی انقلاب اسلامی ملت ایران، سادات و رئیس جمهور بعدی (حسنی مبارک) همواره در مسیر سیاستهای خصمانه ابلاغی از سوی غرب علیه جمهوری اسلامی ایران حرکت کردند.
در دورهی کوتاهی و پس از بیداری اسلامی در ژانویه ۲۰۱۱ و سرنگونی رژیم حسنی مبارک و روی کار آمدن اخوان المسلمین، روابط دو کشور شاهد پویایی بود و محمود احمدی نژاد رئیس جمهور اسبق کشورمان به مصر سفر کرد و در جریان برگزاری اجلاس سران کشورهای عضو جنبش عدم تعهد، محمد مرسی رئیس جمهور سابق مصر به تهران سفر کرد اما این دورهی کوتاه با سرنگونی مرسی و روی کار آمدن نظامیان و عبدالفتاح السیسی مجدداً به حالت سابق و سردی روابط بین دو کشور بازگشت.
برای بررسی موانع و چشم اندازها در روابط ایران و مصر با جعفر قنادباشی، سعدالله زارعی و سید رضا صدرالحسینی کارشناسان مسائل خاورمیانه به گفتگو پرداختیم.
قنادباشی: مصر درخصوص برقراری روابط با ایران تحت فشار است
وی ضمن اشاره به علاقه قلبی مردم مصر به برقراری رابطه با ایران گفت: اگر منافع ملی مصر در دستور کار دولت مصر بود و دیگران در این خصوص مداخله نمیکردند و برای مقامات مصری دستورالعمل صادر نمیکردند، طبیعتاً خیلی زودتر از روابط دو کشور برقرار میشد اما متأسفانه مصریها برای برقراری روابط با ایران تحت تأثیر فشارهای زیادی هستند و حتی در دوران کوتاه حضور اخوان نیز به هیچ وجه اجازه برقراری رابطه به معنای واقعی با ما را نداشتند، زیرا نظامیان زمام امور مربوط به رفت و آمد ها و سیاستهای را در اختیار داشتند.
قنادباشی تصریح کرد: غربیها از ابتدای انقلاب تاکنون تلاش کردند مصریها را در دستهبندیهای مختلف علیه ما قرار دهند.
این کارشناس مسائل بینالمللی همچنین تاکید کرد: ایرانیان در افکار عمومی مردم مصر به عنوان یک کشور مخالف استعمار و صهیونیستها شناخته میشود لذا دولت مصر سعی میکند با عدم موضعگیری علیه ایران، احساسات عمومی را علیه خود جریحه دار نکند. در قضیه یمن نیز به رغم اینکه با سعودیها همسو بودند اما هیچگاه گلهمند سیاستهای ما نبودند.
همچنین در همین راستا سعدالله زارعی کارشناس مسائل خاورمیانه در گفتگو با خبرنگار مهر به زمینههای همگرایی ایران و مصر اشاره کرد و گفت: بین دو ملت ایران و مصر یک ارتباط معنوی و همخوانی مشاهده میشود. مصریها و ایرانیها در پهنه تاریخ همیشه دایهدار تمدن بودند و گاهی مانند دوران هخامنشیان مشترکا یک تمدن را میساختند و گاهی اوقات نیز مصر و ایران دو تمدنی بودند که دارای بده و بستانهای گسترده در عرصههای مختلف معماری، ادبیات، فلسفه و فرهنگ بودند.
وی افزود: لذا مصریها احساس مثبتی نسبت به ایرانیها دارند فقط ایرانیها یک دایه تمدنی را مطرح میکنند، بر خلاف عربهای جنوب خلیج فارس که یک روحیه عنادی نسبت به ایرانیان دارند اما در مصر یک روحیه همگرایی وجود دارد و مصریها همواره انقلاب اسلامی را تحسین کردهاند.
کارشناس مسائل بین المللی تاکید کرد: متأسفانه از آنجایی که بین دو بنیاد سیاسی در ایران و مصر تفاوتهای بسیار کلیدی وجود دارد این همگرایی فرهنگی نتوانسته است در سطح سیاسی روابط تهران و قاهره را تنظیم کند. البته ایران به برقراری روابط علاقهمند بوده است و در همین دورهای که آقای السیسی روی کار آمد، ایران نماینده ویژه که وزیر امور خارجه فعلی کشورمان بود. اما مصریها خیلی استقبال نکردند و دلیل آن نیز عدم استقلال دولت مصر در تصمیمگیری است.
سعدالله زارعی: دولت مصر در تصمیمگیریها استقلال ندارد
زارعی همچنین در واکنش به موضع اخیر مصریها در خصوص عدم حضور در ائتلافهای نظامی علیه ایران نیز گفت: مصریها به طور کلی در پروندهها و معادلات منطقهای حضور ندارند. شما نه تنها در رابطه با موضوعات مربوط به ایران بلکه در سایر موضوعات نیز شاهد عدم حضور مصریها هستید، مثلاً در جنگ یمن علیرغم اصرار سعودیها، مصریها ورود نکردند؛ همچنین در جریان درگیریهای سوریه مخصوصاً در دوره السیسی نیز آنها وارد پرونده سوریه نشدند.
زارعی مهمترین دشمنان همکاری ایران و مصر را رژیم صهیونیستی، رژیم سعودی و آمریکا دانست و گفت: دشمنان نمیخواهند بین ایران و مصریها رابطه مناسبی وجود داشته باشد چون این دو ملت به لحاظ عاطفی بسیار نسبت به هم علاقه مند هستند. اما در عرصه سیاست به دلیل اینکه حکومت مصر استقلال لازم را ندارد این روابط تنظیم نشده و به حد حافظ منافع باقی مانده است
نگاه ویژه دولت سیزدهم به توسعهی متوازن روابط خارجی و اهمیت ممتاز خاورمیانه و جهان اسلام در دکترین سیاست خارجی دولت حجت الاسلام رئیسی میتواند به عنوان یکی از روزنههای امید برای برقراری روابط بین ایران و مصر تلقی شود.
مخالفت مصر با ائتلافسازی علیه ایران
مصریها نیز در جریان رخدادها و حوادث طبیعی در ایران با ابراز همدری و پیام تسلیت تلاش داشتند چهرهای مثبت از خود در برابر ایران داشته باشند که نقطهی اوج این گزاره به زمان سفر بایدن به منطقه و ایدهی شکلگیری ناتوی عربی از سوی رئیس جمهور آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران دانست که با مخالفت مقامات نظامی مصر و رئیس جمهور این کشور روبه رو شد.
در همین خصوص سید رضا صدرالحسینی کارشناس مسائل بینالملل در تشریح عدم همراهی مصر با طرح ائتلاف نظامی علیه کشورمان گفت: به نظر میرسد که مصریها بعد از حدود چهار دهه به این نکته واقف شدند که قدرت منطقهای جمهوری اسلامی ایران مسئلهای نیست که ائتلافهای منطقهای و بینالمللی بتوانند با آن مقابله کنند. به همین دلیل با توجه به نفوذ ایران در منطقه به لحاظ تفکری، توان نظامی و جبهه مقاومت، مسئولین و مقامات سیاسی مصر علی رغم تلاشهای صورت گرفته از جانب بدخواهان منطقهای ایران، به این نقطه رسیدند که تشکیل ائتلافهای مختلف از کشورها برای مقابله نظامی با ملت ایران کارساز نخواهد بود و شاید این مطلب یک پیام روشن و شفافی مبنی بر علاقه مصریها برای بهبود و گسترش روابط دیپلماتیک با جمهوری اسلامی ایران باشد.
وی همچنین به تلاش رژیم صهیونیستی برای جلوگیری از توسعه روابط کشورهای اسلامی با یکدیگر اشاره کرد و افزود: یکی از مهمترین دریچههای روابط بین کشورهای اسلامی، مسئله اسلامیت ملتها و وجود دشمن مشترکی به نام صهیونیسم بین الملل که برای همه ملتها متصور است و به طور عملی برای نابودی ملتها تلاش داشته است.
صدرالحسینی: روابط ایران و مصر بر توازن قدرت در جهان اسلام تأثیر گذار خواهد بود
این کارشناس مسائل سیاسی افزود: بین ما و دولت مصر نیز این مسئله مطرح است که هر دو دولت معتقدند، عدم ارتباط کشورهای اسلامی با یکدیگر، روزنههای نفوذ صهیونیسم را در منطقه افزایش خواهد داد. نباید فراموش کنیم که کشور مصر جزو کشورهای خط مقدم مقابله با رژیم غاصب صهیونیستی بوده است و امروز نیز به عنوان یکی از پشتیبانان نهضت آزادی بخش فلسطین میتواند مطرح باشد. ملت مصر نسبت به مردم فلسطین احساس همبستگی بسیار زیادی دارند در بسیاری از مواقع تلاش میکنند که آلام و نگرانیهای مردم فلسطین را برطرف کنند.
وی افزود: بر این اساس به نظر میرسد که مسئله روابط دو کشور ایران و مصر حتماً بر توازن قدرت در جهان اسلام تأثیر گذار خواهد بود و یکی از موضوعاتی که باید مد نظر دولت باشد این است که امکان برقراری روابط و افزایش روابط دیپلماتیک میسر خواهد بود.
در پایان میتوان اینگونه نتیجه گرفت دولت سیزدهم توسعه روابط با کشورهای اسلامی و منطقه را صرفاً معطوف به ریاض نمیداند و در همین راستا با نگاهی مثبت به دنبال ارتقا روابط با همهی کشورها در منطقه است. البته این نگاه در عرصهی سیاست خارجی که میتواند زمینهساز خنثیسازی تحریمهای ناجوانمردانه علیه ملت ایران گردد، حتماً دارای دشمنانی در منطقه خواهد بود.
به نظر میرسد در قاهره نیز سیاستمداران به دنبال بررسی راههای کاهش وابستگی به عربستان سعودی در عرصه سیاست خارجی و نزدیکی بیشتر به بازیگرانی مانند عراق و اردن هستند.
کد خبر 5636686 محمد مهاجرانیمنبع: مهر
کلیدواژه: قاهره نفت انقلاب اسلامی ایران سفر بایدن محمدرضا پهلوی جواد اوجی مصر ایران سعد الله زارعی جمال عبدالناصر حجت الاسلام رئیسی رژیم پهلوی اردن عراق جنگ 2015 یمن مجلس شورای ملی اخوان المسلمین السیسی بهرام عین اللهی یوسف نوری مجلس شورای اسلامی ایران هیئت دولت هفته بسیج انقلاب اسلامی ایران جمهوری اسلامی ایران وزارت امور خارجه ایالات متحده امریکا محمد مخبر حسین امیر عبداللهیان ناصر کنعانی تهران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اغتشاشات 1401 جمهوری اسلامی ایران کشورهای اسلامی کارشناس مسائل برقراری روابط روابط دو کشور روی کار آمدن برای شرکت دولت سیزدهم سیاست خارجی ایران و مصر علیه ایران جهان اسلام رئیس جمهور علی سلاجقه بین الملل روابط بین ملت ایران منطقه ای دولت مصر مصری ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۷۲۴۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا جان توافق ایران و عربستان با ابتکار چین در خطر است؟/ پکن از ترس تحریم های ثانویه فروش نفت از تهران را کاهش خواهد داد/ دیپلماسی تلفنی چین میان ایران و آمریکا موفق بود
به گزارش جماران، اندیشکده چتم هاوس در گزارشی درباره تاثیر تنش میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم اسرائیل بر تلاش های چین برای برقراری صلح در منطقه نوشت:
حملات پهپادی و موشکی ایران علیه اسرائیل در 13 آوریل، و پاسخ متعاقب اسرائیل، ثبات آشتی عربستان و ایران را که چین در سال گذشته میانجی آن شده بود، زیر سوال برد: این حملات چشمانداز استراتژیک را بهطور چشمگیری تغییر داده است، امنیت منطقهای را دچار ابهام کرده و شهرت اخیر چین را بهعنوان یک میانجی معتبر به بوته آزمایش گذاشته است.
پس از حمله هواپیمای بدون سرنشین ایران، پکن بیدرنگ دیپلماسی تلفنی اضطراری را آغاز کرد تا از تضعیف توافق ایران و عربستان به دلیل وضعیت ناآرام در منطقه جلوگیری کند. وانگ یی، وزیر امور خارجه چین، پس از تماس با همتایان سعودی و ایرانی خود، «تأکید ایران بر هدف قرار ندادن کشورهای منطقه و همسایه» - اشاره ضمنی به عربستان سعودی و دیگر کشورهای خلیج فارس- را تحسین کرد. ممکن است تماسهای مشابهی پس از حمله اسرائیل هم انجام شده باشد. در 19 آوریل، لین جان، سخنگوی وزارت خارجه علنا اعلام کرد که «چین با هر اقدامی که تنشها را بیشتر میکند مخالف است.»
یکی از جنبه های قابل توجه واکنش چین ثبات آن بوده است. این کشور همچنان متعهد به حفظ منافع خود باقی مانده و همزمان از اسرائیل و آمریکا انتقاد کرده و خواستار کاهش تنش شده است. پکن مانند موضع خود در مورد تشدید تنش حوثی ها در دریای سرخ، دور جدید تشدید تنش را «سرریز» جنگ غزه می داند و نه کاتالیزور آن. این نشان می دهد که پایان دادن به درگیری غزه ممکن است یک اثر موجی ایجاد کرده و صلح و تنش زدایی را در سراسر خاورمیانه به ارمغان آورد.
این توضیح می دهد که چرا چین حمله 13 آوریل ایران را محکوم نکرد، بلکه آن را اقدامی دفاع از خود خواند. این کشور خود را درست در مرکز جنگ روایات قرار داده و به طور موثر ادعای دفاع از خود ایران را در برابر ادعای مشابه اسرائیل که برای توجیه مجازات دسته جمعی فلسطینیان در غزه استفاده می شود، قرار داده است.(اسرائیل همچنان حمله بی امان به غزه را دفاع از خود پس از ماجرای هفت اکتبر 2023 می خواند.)
چین در مبادلات خود با ایالات متحده نیز همین کار را انجام داده و از این کشور می خواهد که نقش سازنده ایفا کند و اسرائیل را در زمانی که واشنگتن از پکن خواسته بود تهران را از اقدام متقابل منصرف کند، مهار کند.
آشتی ایران و عربستان در خطر استنگرانی در مورد توافق عربستان و ایران زنگ خطر را در پکن به صدا درآورد. دو عامل کلیدی نگرانی های چین را برانگیخته است. اول، هدف راهبردی ایران در پشت انتقامجویی از اسرائیل، ایجاد یک پارادایم بازدارندگی جدید بود. ایران از سیاست جنگ در سایه و استفاده از نیروهای نیابتی که باعث می شد برخی عملیات های مدیریت شده را به راحتی انکار کند، فاصله گرفت. اسرائیل با حمله متقابل خود ( به اصفهان) در حال آزمایش خطوط قرمز ایران در حالی است که به دنبال مکانیزم امنیتی جدید برای جایگزینی مکانیزم شکسته شده در 7 اکتبر است.
پارادایم جدید ، ریسک پذیری تهران و تل آویو را افزایش می دهد و در نتیجه حملات تلافی جویانه را تشدید و سناریوی درگیری مستقیم را چه در حال حاضر یا بعد معتبرتر می کند. این رویارویی ممکن است به منطقه خلیج فارس هم کشیده شود و کشورهای این منطقه (به ویژه عربستان سعودی) را وادار کند تا مواضع امنیتی خود را مجدداً تنظیم کنند. آنها ممکن است به این نتیجه برسند که ممکن است دوستی بی پروا با ایران خطرات بیشتری نسبت به منافع آن داشته باشد. ریاست جمهوری دوم دونالد ترامپ در ایالات متحده می تواند این روند را بیشتر تسریع کند.
عامل دوم، پیشرفت کندی است که توافق عربستان و ایران از زمان امضای آن در یک سال پیش داشته است. این سازوکار همچنان بر مسائل امنیتی متمرکز بوده و نتوانسته به بررسی فرصت های اقتصادی و فرهنگی ادامه دهد.
یکی دیگر از عوامل مرتبط، تلقی اسرائیل از این معامله به عنوان یک تهدید مستقیم و تمایل بالقوه برای از بین رفتن آن است. اسرائیل ممکن است دوستی ایران و عربستان را بی تاثیر بر روند عادی سازی رابطه خود با عربستان سعودی تلقی نکند، همانطور که ایران با شک به تشکیل ائتلاف امنیتی عربی-اسرائیل تحت حمایت ایالات متحده نگاه خواهد کرد. مطالب درز داده شده به مطبوعات اسرائیل بر مشارکت قابل توجه عربستان و امارات در سیستم دفاع جمعی که تقریباً همه موشکها و پهپادهای ایرانی را در 13 آوریل سرنگون کرد، تأکید کرد، اگرچه این موضوع بعداً توسط ریاض و ابوظبی تکذیب شد.
برای چین، چنین سناریویی خطراتی را برای امنیت انرژی این کشور ایجاد می کند و چشم انداز پکن را برای چارچوب امنیتی جدید در خاورمیانه تیره و تار می کند. یکی از ستون های این مفهوم ایجاد یک پلت فرم گفتگوی چندجانبه در منطقه خلیج فارس تحت ابتکار امنیت جهانی است. چشم انداز چنین کاری می تواند به راحتی با تشدید آشفتگی های منطقه ای تضعیف شود.
جاه طلبی های چین برای محدود کردن نفوذ ایالات متحده بر کشورهای خلیج فارس نیز می تواند معکوس شود. بزرگترین درس برای کشورهای خلیج فارس از دخالت مستقیم ایالات متحده در دفاع از اسرائیل در برابر حمله ایران این است که وقتی فشار وارد می شود، تنها ایالات متحده توانایی ارائه کمک های امنیتی قابل توجه به آنها را خواهد داشت.
با این حال، یک درس دیگر این است که در حالی که ایالات متحده منافع خود را برای دفاع از اسرائیل به خطر انداخته ، ممکن است این کار را برای آنها انجام ندهد. اما واقعیت این است که تصور در خلیج فارس و منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا این است که اسرائیل قادر به تکیه بر توانایی های خود در سناریوی جنگ با ایران نبود.
این چه معنایی برای نقش منطقه ای چین دارد؟ این فرض چین را با فرصتها و چالشهایی در تلاش برای ارتقای خود بهعنوان یک میانجی مسئول و اصول محور در منطقه مواجه میکند. تصور رایج در خلیج فارس از 7 اکتبر این است که ایالات متحده متحد اصلی اسرائیل است، این مسئله شک و تردید در مورد قابلیت اطمینان به واشنگتن را در میان کشورهای عربی منطقه دامن میزند و انگیزهها را برای عربستان سعودی برای متعهد شدن بیشتر به کاهش تنش با ایران افزایش میدهد. بی اعتمادی به ایالات متحده همچنین ایران را تشویق میکند تا توافق خود با عربستان را منفک از تغییر در استراتژی رویارویی خود با اسرائیل پیگیری کند.
جبهه واحد دیپلماتیک آمریکا و کشورهای اروپایی که پس از حملات ایران، از جمله با افزایش تحریمها علیه ایران با اسرائیل تشکیل شد، شراکت تهران با چین و روسیه را نیز تحکیم میکند. با این حال، این بحران محدودیتهای چین را در حفاظت از توافق میان تهران و ریاض، فراتر از درخواست از ایران برای تنشزدایی و ارسال پیامهایی بین ریاض و تهران آشکار کرده است. این تا حدودی به دلیل نقش چین به عنوان یک تسهیل کننده صرف است، نه یک میانجی یا ضامن توافق به سبک و سیاق غربی ها .
دلیل دیگر نفوذ اقتصادی چین است. چین تحت هیچ شرایطی قدرت اقتصادی خود را برای مجازات هر یک از طرفین در صورت نقض مفاد توافق به کار نخواهد گرفت. از منظر چین، تحریمها ممکن است در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا نتیجه معکوس داشته باشند چرا که نوسان های این منطقه می تواند مستقیماً به منابع انرژی چین ضربه بزند.
چین به تلاش برای برقراری ثبات در شمال آفریقا و خاورمیانه ادامه خواهد داد. از آنجایی که ایالات متحده در حال سفت کردن پیچ تحریم صادرات نفتی ایران است، خریدهای چین از ایران تا پایان سال جاری کاهش می یابد تا از تحریم های ثانویه آمریکا در امان بماند. از قضا، این میتواند تعادل چین بین ایران، عربستان سعودی و اسرائیل را آسانتر کند، زیرا این تصور را کاهش میدهد که پکن در حال حمایت مالی از استراتژی دفاعی ایران با خرید نفت از این کشور است.
در سناریوی تیره و تار درگیری گستردهتر، میتوان انتظار داشت که چین همان الگوی بازی را که در جریان حملات حوثیها در دریای سرخ اجراییکرد، اعمال کند: یک اقدام موازنهسازی دقیق با هدف نهایی حفاظت از منافع اقتصادی خود و در عین حال انتقاد از آمریکا و اسرائیل.